سخنرانی ماهانه انجمن اقتصاددانان ایران |
![]() |
موضوع سخنرانی: راههای نجات دریاچه ارومیه و اقتصاد آب در انجمن اقتصاددانان ایران بررسی شد دو دیدگاه برای نجات دریاچه ارومیه در این میان برای نجات دریاچه ارومیه دو دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ دیدگاه نخست کلید نجات را در حوضههای آبریز این دریاچه میداند و دیدگاه دیگر مبتنیبر احیای دریاچه ارومیه به کمک آب بازگردانده شده از دریای خزر است. در دیدگاه نخست این موضوع مطرح است که در جهت تحقق بندهای هشتگانه اقتصاد مقاومتی، سه ناجی «اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری در عرصههای منابع طبیعی حوضه»، «اصلاح الگوی کشت» و «حسابرسی آب در حوضه» برای احیای دریاچه ارومیه در دستورکار متولیان قرار گیرد و در دیدگاه دوم موضوع انتقال آب دریاچه خزر به دریاچه ارومیه پیشنهاد میشود. استدلال طرفداران انتقال آب این است که به دلیل حاکمیت بیچون و چرای قوانین ترمودینامیک و اصول بنیادین «هیدرو ترمال» در مساله و بحران وخیم خشک شدن دریاچه ارومیه، ضمن لزوم احیای حقابه طبیعی سالانه حدود ۴ تا ۶ کیلومترمکعب، ناچار باید مقداری آب کمکی هم از خارج حوضه آبگیر به دریاچه ارومیه تزریق شود تا دریاچه قابل احیا شود. به اعتقاد آنها، با این انتقال آب میان حوضهای، بدنه آبی ثابتی که شرط لازم برای تداوم حیات و پایداری هیدرولوژیک دریاچه ارومیه است، دوباره شکل گرفته و بازمیگردد . درباره ظرافت و شکنندگی و آسیبپذیری دریاچه ارومیه در این روزها همین موضوع کافی است که بدانیم، نسبت سطح آب ۶ هزار کیلومتر مربعی آن به عمق میانگین ۸ متریاش، مشابه یک ورق کاغذ تحریر سفید معمولی به ضخامت ۱/ ۰ تخمین زده میشود. در مباحث مربوط به بحران خشکشدن دریاچه ارومیه، سوال اصلی این است که تحت چه شرایطی و چگونه این دریاچه قابل بازسازی و احیای دوباره در قد و قامت تاریخی خود خواهد بود؟ بررسیها نشان میدهد نقطه نظرات مطرح شده تا به حال، طیف وسیعی از راهحلهایی مانند تعطیل کردن و برچیدن بخشهای بزرگی از کشاورزی و باغداری بهشدت آبدوستی که در چند دهه اخیر در مقیاسی فراتر از ظرفیتهای آبی حوضه آبگیر دریاچه، گسترش بیرویهای یافته است یا تغییر الگوهای کشت به منظور تعدیل میزان مصرف آب در کشاورزی و باغداری با هدف آزاد کردن و احیای حقابه طبیعی سالانه دریاچه و یا انتقال آب از منابع میان حوضهای مانند زاب و ارس یا پمپاژ آب از دریاچه خزر، وان ترکیه، سوان ارمنستان و... را شامل میشود. حال این سوال مطرح است که کدام راهکار میتواند این دریاچه را احیا کند؟ تحلیلگران بخش آب معتقدند دریاچه ارومیه، همانند موارد مشابه دیگر بحرانهای محیط زیستی در ایران و جهان، طی یک فرآیند رشد و توسعه ناپایدار در طول سه دهه اخیر، صدمات اساسی دیده و مهمترین و حیاتیترین داشته خود را که یک بدنه ثابت و به اندازه آبی (حدود ۲۵ تا ۳۰ کیلومتر مکعب) بوده را از دست داده است. در گزارش پیشرو دو دیدگاه درمورد چگونگی نجات دریاچه ارومیه از سوی انجمن اقتصاددانان ایران ارائه شده است . دیدگاه انتقال آب اما دیدگاه مقابل دیدگاه اصلاح الگوی کشت، دیدگاه انتقال آب از دریای خزر به دریاچه ارومیه است که بهعنوان یکی از ناجیهای این دریاچه مطرح میشود. این دیدگاه که با ارائه کتابی به نام «احیای دریاچه ارومیه به کمک آب بازگردانده شده از خزر» از سوی حسین گلابیان مطرح شد، این موضوع را بیان میکند که خروج از وضعیت بحرانی حاکم بر دریاچه ارومیه و حوضه آبگیر آن، علاوه بر احیای بدون تخفیف و تمام و کمال حقابه تاریخی درون حوضهاش، بدون دریافت مقدار و حجم معین و مشخص «آب کمکی اضافی» برای یک بازه زمانی کوتاه و محدود در این مورد خاص دریاچه خزر بعید، نشدنی و ناممکن ارزیابی میشود. آوردههای آبی سالانه حوضه آبگیر دریاچه ارومیه، تنها برای خنثیسازی بخشی از «پتانسیل تبخیری» بیش فعال شده کنونی انرژی و حرارت خورشیدی تعطیل ناشدنی وارده تکافو شده. بنابراین با تکیه بر آن مقدار آب سالانه، بدنه آبی از دست رفته را نمیتوان به حال اولیه و قابل دوام بازگرداند. به گفته طرفداران این دیدگاه برای بازسازی یک بدنه آبی ثابت ۲۰ تا ۳۰ کیلومتر مکعبی، در یک مدت محدود و به مقدار کافی، باید آب بهصورت یکسره و بیوقفه به دریاچه انتقال پیدا کند تا به همراه سهمآبه دریافتی از محل بارندگیهای درون حوضهای، شرایط را بتوان به وضعیت عادی بازگرداند. آنان معتقدند تنها پس از بازسازی یک بدنه ثابت آبی متناسب و به اندازه برای دریاچه ارومیه است که تعادل حیاتی و تعیینکننده هیدروترمیک از دست رفته آن، بازسازی و در نتیجه توان تبخیر انرژی خورشیدی به میزان و حجم دریافتهای سالانه آب از محل بارشهای حوضههای آبریز کاهش یافته و تعدیل میشود |